ترکمنها تا سال ۱۸۸۱ نیز استقلال سیاسی خودشون رو در منطقه حفظ کرده بودن. فرمانده نظامی ناحیه اورنبورگ روسیه، در نامه خودش به تاریخ ۸ اکتبر ۱۸۵۶ میلادی، به وزارت ارتش روسیه تزاری گزارش میده: «ترکمنها که در ساحل شرقی دریای خزر و جنوب خیوه زندگی میکنند، مردمی هستند که از همه همسایگانشان مستقل میباشند: هم از روسیه، هم از ایران و هم از دولت خیوه […] شاهان از دیرباز سعی دارند استقلال آنها را نابود سازند […]».
در سال ۱۸۸۱ و با نبرد دوم گؤکتپه، ترکمنها که آخرین سنگر مقاومت آسیایمیانه بودن، به عنوان آخرین ملت منطقه، به طور کامل وارد امپراتوری روسیه میشن، اما در سال ۱۹۹۱ و پس از یک قرن، استقلال خودشون رو دوباره احیا میکنن.
تصویر سمت چپ — Yslam hoja، نخستوزیر خاننشین خیوه که با سرمایه شخصیاش، کارخانه پنبهپاککنی، بیمارستان، داروخانه، اداره پست، تلگراف، مدرسه سکولار و … احداث کرد. ایشون در سال ۱۹۱۱، توسط افراد ناشناس ترور میشن. تصویر سمت راست — مناره و مدرسه Yslam hoja در شهر خیوه، ازبکستان.
از نوشته «درباره وضعیت امور در حوزه آمودریا»، بخشی از گزارشات ارائهشده به رئیس ستاد نظامی و فرماندهی دارای اختیارات تام ارتش روسیه تزاری در امور کشورهای آسیای میانه؛ شماره ۱۲، ۹ ژوئن ۱۸۷۳ میلادی:
«وظیفه اصلی، تعیین روابط آینده خیوه (https://tr.im/gDOWv) نسبت به روسیهاست. شکی وجود ندارد که تمامی تعهدات خیوه، تنها در صورت وجود دولتی قدرتمند در خاننشین، قابل اجرا میباشند. بدون چنین پیششرطی، نه تنها تأمین منافع روسیه در حوزه آمودریا، بلکه امنیت در خاننشین نیز قابلتصور نیست. در همین حال، خیوه کنگلومراتی از گروههای مختلف ترکمنها (https://tr.im/phy3v)، قزاقها (https://tr.im/sw0z6)، ازبکها (https://tr.im/2d6mo) و قاراقالپاقهاست.
ترکمنها زندگیای نیمهکوچنشینی دارند و کشاورزی نیز میکنند. به خاطر مبارز بودنشان، ترکمنها طبقه حاکمه خاننشین را تشکیل میدهند و در تمام امور، تأثیری غالب دارند. قدرت و اهمیت ترکمنها تا بدان حد عظیم است که شخص خان و نزدیکانش، بدون محافظت فراوان نمیتوانند حتی به فاصله چندده ورست نیز از پایتخت دور شوند — در حالی که برای شکار، با اسلحه و ارتش، حرکت میکنند. از این حقیقت نیز میتوان به سلطه ترکمنها در خاننشین پی برد. به همین دلیل است که ارتش خان، تقریباً منحصرا از ترکمنها تشکیل گشته است. در تمام مسیر حرکت ارتش اورنبورگ، تنها ترکمنها بودند که علیه آن میجنگیدند — به همراه گروه کوچکی از قزاقها که کمی بعد، از ترکمنها جدا شدند […].
همچنین، اصولاً ترکمن ها بودند که از سقوط شهر خیوه جلوگیری کردند. در یک کلمه، در هر کجا که ما با مقاومت مواجه شدیم، ترکمنها حضور داشتند. به همین دلیل، در خیوه نه «مسئله خیوهای»، بلکه تنها «مسئله ترکمنی» (https://tr.im/BizUV) وجود دارد که تمام روابط آینده خیوه و روسیه بدان وابسته است […].
برای تأمین منافع تجاریمان در آسیای میانه، بدون حل نهایی مسئله ترکمنی که آینده تمام امور ما در منطقه را در بر میگیرد، هیچ اقدامی مؤثر نخواهد بود. بدون حل مسئله ترکمنی، هر اقدامی که روسیه انجام دهد، در کوتاهترین زمان، به الزام ارسال سپاه به استپهای ترکمنی و خیوه میانجامد که بدون شک، به نسبت جنگ فعلی، قربانیان بسیار بیشتری را برای روسیه خواهد داشت. خاننشین را تنها ترکمنها حفظ کردند — در حالی که از سلاحهای بسیار اندکی (https://tr.im/qL64G) برخوردار بودند. باید جسارت و شجاعت ترکمنها را که به خطوط ما یورش میبردند، میدیدید تا به توان آنها در در هم کوبیدن سپاههای ایرانی ( https://tr.im/gIKbf و https://tr.im/bQwWu و https://tr.im/M89uY) ایمان بیاورید. اکنون مفهوم است که چرا ایران، علیرغم قدرت نسبیش، هیچگاه نتوانست ترکمنها را مطیع خود سازد.
امضاء: کلنل ستاد نظامی، آلکساندر ایوانوویچ گلوخوفسکی».
از فیسبوک Il-Ulus
پاسخی بگذارید